بدون شرح




( یکی از خیابان های کراچی )

نظرات 20 + ارسال نظر
احسان 11 فروردین 1391 ساعت 23:57 http://ehsan-1.persianblog.ir/

۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•**´`*•.¸¸.*´`*•.¸¸.
................ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
..................... ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
............................ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
................................... ۞۞۞۞۞۞۞
۞•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓
۞سلام دوسـت عزیــز. وب قشنـگ و جالبی داری
۞خوشـحال میشـم از اینـکه سـری به وبلاگ منم بزنی!!!
عیدتم مبارک!اگر باتبادل لینک هم موافق بودی خبرکن.
۞•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓
................................... ۞۞۞۞۞۞۞
............................ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
..................... ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
................ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•**´`*•.¸¸.*´`*•.¸¸.

سلام

باشه یه سر میام

دانش دوست ما 12 فروردین 1391 ساعت 01:12 http://daneshdostema.blogsky.com

سلام
خیلی جالب بود
عیدتون مبارک
.
.
.
فعلا

سلام

عید شمام مبارک

مقداد 12 فروردین 1391 ساعت 03:23 http://northman.blogsky.com

این کجاش سوژه وطنیه آیا؟

این سوژه تو کشور پاکستان شهره کراچیه. نه ایران

آنا 12 فروردین 1391 ساعت 16:28 http://mirarana.blogsky.com/

از عرب جماعت همه کار برمیاد
البته ببخشی
کارای خرکی=))

نه فک نکنم عرب باشه.

از نزدیک که دیدمش یه پارچه شبیه چفیه بسته بود رو سرش...

آنا 12 فروردین 1391 ساعت 22:03 http://mirarana.blogsky.com/

حالا نیتش چی بوده
اها
فهمیدم
ینی نیاین جلو خطر سی ان جی زدن بالاس=))

...
...
...
یحتمل..

مهرداد 13 فروردین 1391 ساعت 00:51 http://manam-minevisam.blogsky.com

سوژه وطنی نه! سوژه وطن همسایه!

با سلام خدمت دوست عزیزم
من تازه با وبلاگ خوبتون آشنا شدم.خیلی زحمت میکشین.امیدوارم همیشه موفق باشین.
اگه فرصت داشتین به وبلاگ منم یه سر بزنین و اگه مایل به تبادل لینک بودین لطف کنین و منو با نام : دبستان آنلاین - شوکتی لینک کنین و بعدش بهم بگین تا من با چه نامی لینکتون کنم تا با افتخار این کار رو انجام بدم.
باتشکر - محمود شوکتی - دبستان آنلاین

پریسا 13 فروردین 1391 ساعت 13:34 http://www.parisa92.blogfa.com

رفته بودم سر حوض

تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب،

آب در حوض نبود.

ماهیان می‌گفتند:

هیچ تقصیر درختان نیست.

ظهر دم‌ کرده‌ تابستان بود،

پسر روشن آب، لب پاشویه نشست

و عقاب خورشید، آمد او را به هوا برد که برد.


به ‌درک راه نبردیم به اکسیژن آب.

برق از پولک ما رفت که رفت.

ولی آن نور درشت،

عکس آن میخک قرمز در آب

که اگر باد می آمد دل او، پشت چین‌های تغافل می ‌زد،

چشم ما بود.

روزنی بود به اقرار بهشت.


تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن

و بگو ماهی‌ها حوضشان بی‌آب است.


باد می رفت به سر وقت چنار.

من به سر وقت خدا می رفتم ».

با سلام خدمت دوست عزیزم
از این که به من سر زدین و لینکم کردین ازتون ممنونم.منم با افتخار در سمت راست وبلاگم و در قسمت لینک های غیر آموزشی و متفرقه لینکتون کردم.امیدوارم بتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم.
باتشکر - محمود شوکتی - دبستان آنلاین

ترنم باران 14 فروردین 1391 ساعت 11:26 http://kh5121641.blogfa.com

سلام
وظیفه ما بود بیام تو وبتون بالاخره من کوچیکترم راستش ما تاهمین دیروز مسافرت بودیم
مرسی و عیذتون مبارک و سیزدتون بدر سال خوبی داشته باشید

سلام
ایشاا.. که بهتون خوش گذشته باشه.

سیاوش پاکسرشت 14 فروردین 1391 ساعت 18:56 http://mr.pakseresht.info

=)) خودت گرفتی؟ عجب لحظه ای شکار کردی

نه . دوستم کناره شیشه ماشین نشسته بود. گفتم سریع عکس بگیر تا دور نشده ازمون.... خلاصه نتیجه ش این عکس شد

با سلام خدمت دوست بسیار عزیزم آقا محمد کمیل
از این که به من سر زدین ازتون ممنونم.امیدوارم همیشه موفق باشین.

افسانه 15 فروردین 1391 ساعت 16:18 http://gtale.blogsky.com

سلام
چقدر جالب بود

مهسا 15 فروردین 1391 ساعت 16:36 http://deleasemooni.blogsky.com

ایول

دانش دوست ما 15 فروردین 1391 ساعت 19:35 http://daneshdostema.blogsky.com

سلام
یه سؤال ؟؟؟
.
.
.
اینو خودتون گرفتین ؟
راستی ؟؟؟ آپ کردم
خوش حال میشم یه سری بزنین
فعلا

سلام

نه. من کناره دوستم بودم . بهش گفتم سریع عکس بگیر و گرنه سوژه از دست میره. اونم تا اینو شنید سریع موبایلشو در اورد و عکس گرفت.

باشه یه سر میام

فرفری 16 فروردین 1391 ساعت 21:02 http://reminders.blogsky.com


:)) چه باحاله!

انگشت دونه 17 فروردین 1391 ساعت 00:50 http://badbadak-baz.blogfa.com/

لعنت به عدو که روح تقوا را کشت

ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت

باز آ و بگیر انتقامی سنگین

از آنکه ز راه ظلم زهرا را کشت

ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تسلیت باد

مقداد 18 فروردین 1391 ساعت 01:20

ازون لحاظ گفتی وطنی

آری

هرگاه احساس کردی گناه کسی انقدر بزرگه که نمیتونی اونو ببخشی، بدون که اشکال در کوچکی روح توست نه در بزرگی گناه او !

خدایا دوستان من ارمغانی هستند از رحمت بیکران تواند ، خرسندشان بدار به تندرستی ...

آن روز که سقف خانه ها چوبی بود ، گفتار و عمل در همه جا خوبی بود ... امروز بنای خانه ها سنگ شده ، دل ها همه با بنا هماهنگ شده

میدونستی خیلی چیزا داری ، خیلی چیزا نداری ؟ مثلا معرفت داری ، اما لنگه نداری !

نردبان قلب من شکسته است میشود برای من دعا کنی ؟ ... یا اگر خدا اجازه می دهد جای من کمی خدا خدا کنی؟ ... راستش دلم چون نماز بین راه خسته و شکسته است ... می شود برای بی قراری دلم سفارشی به آن رفیق با وفا خدا کنی؟

شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آنرا از تو گرفتند ، عشق بورز به آنها که دلت را شکستند ، دعاکن برای آنها که نفرینت کردند ، درخت باش به رغم تبرها ، بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست

زندگی شطرنج دنیا و دل است ... قصه پر رنج صدها مشکل است ... شاه دل کیش هوسها می شود ... پای اسب آرزوها در گل است ... فیل بخت ما عجب کج میرود ... در سر ما بس خیال باطل است ... مهره های عمر من نیمش برفت ... مهره های او تمامش کامل است ... ما نسنجیده پی تسخیر او ... غافل از اینکه حریفی قابل است

دانش ... 25 فروردین 1391 ساعت 19:43 http://daneshdostema.blogsky.com

چه دوست پایه ای داشتین
مرسی از حضورهاتون ....
.
.
.
فعلا

جای دوستم خالی. الآن تو ایرانه....

خواهش میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد