-
صافی
2 بهمن 1388 21:03
شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت: گوش کن! میخواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو میگفت... همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذراندهای یانه؟ - کدام سه صافی؟ - اول از میان صافی واقعیت. آیامطمئنی چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟ - نه. من فقط آن را...
-
عکسهایی از مزار پیامبران
30 دی 1388 19:37
بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب بلال حبشی در دمشق ابراهیم خلیل الله حضرت یوش اولین پیغمبر بعد از حضرت آدم در اردن هابیل در اردن حضرت لوط در عراق حضرت داوود (ع) در فلسطین اشغالی حضرت موسی (ع) در فلسطین اشغالی حضرت هارون حضرت زکریا (ع) حضرت یحیی(ع) آمنه اطراف مکه حلیمه در مدینه قبر حضرت خدیجه در مکه قبر ابوطالب عموی حضرت...
-
کمی بیاندیشیم...!!!
25 دی 1388 12:26
از تجربه دیگران استفاده کن قبل از آنکه تجربه دیگران شوی . . . قرآن بخوان قبل از اینکه برایت قرآن بخوانند ، نماز بخوان قبل از اینکه برایت نماز بخوانند زندگی مثل یه دیکته است، هی می نویسی، هی پاک می کنی. هی غلط می نویسی، هی پاک می کنی. غافل از اینکه...عزرائیل داد می زنه برگه ها بالاااااا عشق رو نمیشه با یه شاخه گل...
-
۱۰ دلار
21 دی 1388 13:13
پدر خسته از سر کار به خانه برگشت. پسر از پدر پرسید پدر میتوانم بپرسم ساعتی چند دلار حقوق میگیری . پدر با بی حوصلگی گفت به تو ربطی ندارد. پس از اندک زمانی پسر بار دیگر این سوال را از پدر پرسید و پدر با عصبانت پسر کوچکش را دعوا کرد ولی پسر باز با خواهش از پدرش خواست تا بداند دستمزد پدرش ساعتی چند است و پدر ناگزید پاسخ...
-
و خدایی که در همین نزدیکی هاست
18 دی 1388 16:12
* امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟ * آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشۀ من و تو. * خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد. * این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت. * کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند. * اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها»...
-
پیر مرد زیرک
15 دی 1388 19:54
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سروصداى...
-
من شرمنده ام...
12 دی 1388 09:14
قرآن من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود، همه از هم می پرسند چه کس مرده است؟ چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است. قرآن من شرمنده توام اگر تورا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته ، یکی...
-
عکس هایی از عزاداری در پاکستان(کراچی)
7 دی 1388 19:50
بقیه ی عکس ها در ادامه مطلب
-
سخنان افراد سرشناس در مورد امام حسین (ع)!
6 دی 1388 13:02
مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز شود، باید از زندگی امام حسین پیروی کند. محمدعلی جناح (قاعداعظم پاکستان): به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق (امام حسین) این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی کنند. توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): بهترین درسی که از واقعه کربلا...
-
عاشوراس حسینی
5 دی 1388 18:37
فرا رسیدن عاشورای حسینی را به تمام عاشقان آن امام و رهبر احیاگران کلمه ی توحید تسلیت عرض می کنم. این الطالب بدم المقتول بکربلا
-
امید
2 دی 1388 16:39
در بیمارستانی ، دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند . اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد.آنها ساعت ها با یکدیگر صحبت می کردند، از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می زدند. هر روز بعد...
-
تقدیم به امام حسین
1 دی 1388 20:46
-
سلام من بر محرم
27 آذر 1388 20:26
السلام علیک یا ابا عبدالله
-
سلام یا حسین
27 آذر 1388 10:38
قیامت بی حسین غوغا ندارد / شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند / چرا پرونده ات امضاء ندارد . . .
-
خدا از تو می پرسد که
24 آذر 1388 12:50
1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟ 2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟ 3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟ 4-...
-
خانه ی کعبه زیر آب !!!
22 آذر 1388 20:00
عکس فرورفتن کعبه زیر اب وشنای جوانان کنارکعبه 68سال پیش
-
در دنیا هیچ بن بستی نیست
19 آذر 1388 19:56
پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد. او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود. پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد: پسر عزیزم من حال خوشی ندارم، چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم. من نمی خواهم این مزرعه را از...
-
عشق
17 آذر 1388 20:33
در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگی می کردند: شادی، غم، دانش عشق و باقی احساسات. روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است. بنابراین هر یک شروع به تعمیر قایقهایشان کردند. اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند. زمانیکه دیگر چیزی از جزیره روی آب نمانده بود عشق...
-
عید غدیر
15 آذر 1388 10:16
سلام. عید سعید غدیر خم را به تمام شما عزیزان و عاشقان امامت و ولایت تبریک عرض می کنم.
-
زیبا و خواندنی
13 آذر 1388 08:25
قبل از شروع هر کار فیزیکی بهتر است که به اندازه لازم در موردش فکر کرد. حتی اگر زمان زیادی بگیرد. خوب گوش کردن را یاد بگیر، گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند ... قبل از هر کار جدیدی باید مطالعات اولیه به صورت کامل با در نظر گرفتن همه جوانب انجام بشود. گاهی اوقات لازم است با کمک به رقبا و ارتقاء کیفیت و سطح آنها، کاری...
-
خدایا !
12 آذر 1388 19:56
بار خدا یا ! همان طور که تو فرمان داده ای تلاش می کنم با مراجعه به کتاب آسمانیت قرآن و نگاه به زندگی پیشوایانم بهترین تصمیم ها را بگیرم و تمام توان راه سرفرازی را بپیمایم. اما من انسانم و توانایی هایم از توست. پس ای خدای مهربان ! به قدرت بی پایان تو تکیه می کنم و بر تو «توکل» می نمایم.
-
شن های صحرا و صخره
8 آذر 1388 15:54
دو دوست با پای پیاده از جادهآای عبور می کردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شدد ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شنهای بیابان نوشت: امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد. آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند...
-
تبریک
7 آذر 1388 10:04
سلام فرا رسیدن عید سعید قربان را به تمام شما دوستان و عزیزان و بخصوص به محضر مبارک آقا امام زمان (عج) تبریک عرض می کنم.
-
روز عرفه
6 آذر 1388 10:04
عرفه باز آمدی بدنبالم ، اما چه کنم که در دلت غریبم! عرفه باز آمدی تا دستم را بگیری تا بگویی حسین از تو غریب تر بود! خدایا آن روز را نرسان که بگویم روز عرفه کی می آید تا تو را از نزدیکتر ببینم! شهادت مظومانه ی یار باوفای امام حسین(ع) ، حضرت مسلم ابن عقیل بر عرشیان و فرشیان تسلیت باد.
-
اشتباه فرشتگان
5 آذر 1388 16:49
درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده می شود. پس از اندک زمانی دادِ شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید: جاسوس می فرستید به جهنم؟! -از روزی که این آدم به جهنم آمده، مدام در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و عرصه را به من تنگ کرده است. سخن درویش این چنین بود: با چنان عشقی زندگی کن که...
-
کوتاه اما خواندنی
29 آبان 1388 09:54
کوتاه ترین راه رسیدن به ثروت آن است که قابلیت هایت را بشناسی و برآنها تکیه کنی. کوتاه ترین راه برای جلوگیری از شکست احتمالی ، مشورت با کسانی است که قبلاً آن راه را رفته اند. کوتاه ترین راه برای داشتن روانی سالم ، در نظر گرفتن زمانی برای خنده و شادی در هر روز است. کوتاه ترین راه بری اینکه نخواهی چیزی را به خاطر بسپاری...
-
راه درست
25 آبان 1388 19:45
اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود ، میفهمم که راه را اشتباه رفته ام …
-
خدای بزرگ می فرماید:
22 آبان 1388 13:09
« ای فرزند آدم، فرشته های من شب و روز مواظب تو هستند؛ آن چه را می گویی و انجام می دهی, کم یا زیاد، همه را می نویسند. آسمان بر آنچه از تو دیده است ، شهادت می دهد و زمین بر آنچه روی آن انجام داده ای ، گواهی می دهد. خورشید ، ماه و ستارگان بر آنچه می گویی و عمل می کنی ، شهادت خواهند داد. خود نیز بر قلب و بر اعمال مخفی تو...
-
برگشت به عقب
17 آبان 1388 19:51
چهار چیز هست که غیر قابل جبران و برگشت ناپذیر هست: سنگ بعد از این که پرتاب شد دشنام .. بعد از این که گفته شد موقعیت …. بعد از این که از دست رفت و زمان… بعد از این که گذشت و سپری شد
-
من از خدا خواستم که...
16 آبان 1388 20:08
من از خدا خواستم که... * من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید * خدا گفت : نه آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی. * من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد * خدا گفت : نه روح تو کامل است . بدن تو موقتی است. * من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد...