-
مرد و صدف ها
15 آبان 1388 09:49
مردی در کنار ساحل دورافتاده ای قدم میزد. مردی را در فاصله دور می بیند که مدام خم میشود و چیزی را از روی زمین بر میدارد و توی اقیانوس پرت میکند. نزدیک تر می شود، میبیند مردی بومی صدفهایی را که به ساحل میافتد در آب میاندازد. - صبح بخیر رفیق، خیلی دلم میخواهد بدانم چه میکنی؟ - این صدفها را در داخل اقیانوس می...
-
شناخت خداوند...
15 آبان 1388 08:24
ای بــرادر! خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان اما بقدر فهم تو کوچک میشود و بقدر نیاز تو فرود می آید و بقدر آرزوی تو گسترده میشود و بقدر ایمان تو کارگشا میشود و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود و به قدر دل امیدواران گرم میشود یتیمان را پدر می شود و مادر بی برادران را برادر می شود بی همسرماندگان را همسر میشود...
-
لقمان و پسرش
14 آبان 1388 19:03
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی: اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری ! دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! و سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟...
-
ارزش یک...
14 آبان 1388 14:36
To realize The value of a sister Ask someone Who doesn't have one. ارزش یک خواهر را، از کسی بپرس که آن را ندارد. Time waits for no one. Treasure every moment you have. You will treasure it even more when you can share it with someone special. زمان برای هیچکس صبر نمی کند. قدر هر لحظه خود را بدانید. قدر آن را بیشتر...
-
دوستی با خدا
10 آبان 1388 15:54
زیباست که با خدای خود چت بکنیم در سایت نماز شب عبادت بکنیم ای کاش که ما فلاپی دلها را با عشق علی و آل او فرمت بکنیم
-
ولادت امام رضا (ع)
7 آبان 1388 22:37
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) بر تمام عاشقان آن امام عزیز و بزرگوار مبارک باد.
-
هر چه کنی به خود کنی
4 آبان 1388 22:09
پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند ... مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد .هر روز به تعداد اعضاء خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می گذشت نان را بر دارد . هر روز مردی گوژ پشت از آنجا می گذشت و نان را بر میداشت و به...
-
خدارو میشه واقعا دید!!
2 آبان 1388 19:27
عنوان این پست یکم عجیبه اما توصیه می کنم که عکس های مربوط به این پست رو حتما ببینید تا خودتون بفهمید که آیا خدارو میشه واقعا دید!!
-
دعا و فرشته ها
2 آبان 1388 11:33
روزی مردی خواب عجیبی دید.او در خواب دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنان می نگرد هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنها را درون جعبه ای می گذارند. مرد از یکی از فرشته ها پرسید: شما چه کار می کنید؟! فرشته در حالی که نامه ای...
-
خدایا صدایم را می شنوی؟
2 آبان 1388 10:20
الو سلام منزل خداست؟ این منم مزاحمی که آشناست هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟ الو .... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟ چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر صدای من چطور؟...
-
٥٤ سخن زیبا از بزرگان
1 آبان 1388 20:29
۱- آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند (مارتینلوترکینگ) 2- بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی (رودی) 3- قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ) ۴ -بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و درانسان چیزی بزرگتر از فکر او...
-
خدا ، انسان ، شیطان ،
30 مهر 1388 11:35
آیا می دانی چرا خداوند شیطان را از درگاه خود راند و برای همیشه او را طرد کرد؟ چون فرمان خدا را برای سجده بر انسان اطاعت نکرد . اما بی وفایی آدمیان را بنگر که از خدا رو می گردانند و حلقه ی بندگی شیطان به گردن می آویزند ! رسول خدا (ص) می فرماید : خدا به چنین انسان هایی خطاب می کند : من به خاطر تو شیطان را طرد کردم؛ اما...
-
کوتاه اما خواندنی
29 مهر 1388 20:59
یه روز مسوول فروش ، منشی دفتر ، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند… یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه… جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم… منشی می پره جلو و میگه: اول من ، اول من! من می خوام که توی باهاماس باشم ، سوار یه قایق بادبانی شیک...
-
گنجشک و خدا
25 مهر 1388 17:19
گنجشک با خدا قهر بود … روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد… و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،...
-
زیبا اما دیدنی
23 مهر 1388 19:50
برای دیدن بقیه ی عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید.
-
تقدیم به امام صادق (ع)
22 مهر 1388 12:25
-
تسلیت
22 مهر 1388 08:41
سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) را به تمام عاشقان آن امام تسلیت عرض می کنم. التماس دعا.
-
آیا می دانستید که ؟
21 مهر 1388 22:10
آیا میدانستید که امروزه در جهان ۲۵۰ هزار نوع گیاه گلدار شناسایی شده است ؟ آیا میدانستید که وقتی به خورشید نگاه میکنید صحنه ۸ دقیقه قبل از آن را مشاهده میکنید ؟ آیا میدانستید که مساحت سوراخ اوزون ۲۴ میلیون کیلومتر مربع یا به اندازه آمریکای شمالی است ؟ آیا میدانستید که سالانه ۱.۳ میلیون متر مکعب چوب صرف چوبهای غذا خوری...
-
ضرب المثل های جالب چینی(حتما بخونید)
21 مهر 1388 20:20
WITH MONEY YOU CAN BUY A CLOCK, BUT NOT TIME WITH MONEY YOU CAN BUY A BOOK, BUT NOT KNOWLEDGE WITH MONEY YOU CAN BUY A CLOCK, BUT NOT TIME WITH MONEY YOU CAN BUY A BED, BUT NOT SLEEP WITH MONEY YOU CAN SEE A DOCTOR, BUT NOT GOOD HEALTH WITH MONEY YOU CAN BUY A POSITION, BUT NOT RESPECT WITH MONEY YOU CAN BUY BLOOD,...
-
خیر و شر
21 مهر 1388 17:28
شبی، نوه پیرمرد سرخ پوستی از وی درمورد کشمکش و نزاع موجود درنهاد آدمیان سوال نمود، او در جوابش گفت: " این نبرد ، مبارزه بین دو گرگی است که همواره در درونمان جریان دارد " و ادامه داد: " یکی از گرگها ، شرو بدی و یا همان عصبانیت ، حسادت ، حزن ، حسرت ، حرص و آز، نخوت ، خودخواهی ، گناه ، خشم ، دروغ ، دنائت ،...
-
خدا را شکر (Thanks God )
20 مهر 1388 13:47
خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم. این یعنی من هنوز زنده ام . I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house, because it means that I am alive خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن را دارم . I am thankful for weariness and aching muscles at...
-
*هدیه ای برای پدر:
18 مهر 1388 13:14
سالها پیش مرد فقیری همراه همسر و دختر3ساله اش زندگی می کرد.شب کریسمس نزدیک بود و دخترک در فکر تهیۀ هدیه ای برای پدرش بود.یکروز پدر با درخت کریسمس کوچکی به خانه آمد.دخترک بادیدن درخت خوشحال شد اما باید دست به کار میشد،دیگر برای تهیۀ هدیه خیلی دیر شده بود.او کاغذ کا دو طلایی رنگی برداشت تا جعبه ای درست کند.پدر با دیدن...
-
شک
17 مهر 1388 14:51
هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد...
-
آن که شنید و آن که نشنید
17 مهر 1388 11:21
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است... به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این خاطر نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای...
-
چه کسی بهتر است؟
13 مهر 1388 20:38
در روزی از روز ها بلبلی به شاهین گفت : من از حال خویش و حال تو تعجب می کنم . تو نزد مردم گرامی و محبوب هستی . اشراف تو را بر دست هایشان حمل می کنند با این که سخن نمی گویی. اما من زندانی و تحقیر شدیده ای هستم با این که سخن می گویم و آواز می خوانم. !!! شاهین به بلبل گفت : این امر واضحی است. این مردم هستند که مرا گرامی...
-
هرگز نا امید نشوید...
13 مهر 1388 13:41
یک سخنران معروف در مجلسی ، یک اسکناس صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟ دست همه حاضرین بالا رفت ! سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم . و سپس در برابر نگاههای متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز...
-
قضاوت
12 مهر 1388 18:34
زن ومردجوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند.روزبعدضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان...
-
بوسه
11 مهر 1388 20:16
عشق ، نه دادنی است نه گرفتنی ، عشق شریک شدنی است . . .
-
پراکنده اما زیبا
11 مهر 1388 20:09
حباب ها قربانی هوای درون خودشان هستند (شریعتی) خردمندی آن است که آنچه میدانی بر زبان آوری و به آنچه میگویی عمل کنی . . . هیچ کار خیری رو به خاطر ریا انجام نده ، و به خاطر حیا وا مگذار . . . از آنهایی نباش که وقتی از دنیا رفتی بخواهند توی خاک جایت کنند ، بلکه توی دلها یادت کنند . . . اگر کسی به تو لبخند نمیزند ، علت را...
-
راه حلی فوق العاده برای شادابی پوست
11 مهر 1388 14:37
اگر از وجود حلقههای دور چشم رنج میبرید،یا بین ابروهایتان چین و چروک بهوجود آمده است،اگر چینهای صورت شما عمیق شدهاند میتوانید با انجام یکسری ورزشهای ساده صورتی، زیباتر و شادابتر داشته باشید. با انجام این حرکات ورزشی،صورت شما بسیار جوانتر به نظر میرسد و نیاز به انجام اعمال جراحی صورت برای از بین بردن چین و...