عبرت های عاشورا

در روز ۶ بهمن یک سخرانی به مناسبت سفر آقای رحیم پور ازغدی به پاکستان در شهر کراچی

منعقد شد که بخشی از  سخنان گوهر بار ایشان در این وبلاگ گذاشته شده است . هر چند این

نوشته کامل نیست اما سعی شده است که نکات مهم این سخنرانی به اطلاع شما عزیزان برسد.

برای خواندن این سخنان به ادامه مطلب مراجعه کنید.

کربلا یک تصادف (واقعه) نبود.

شأن زینب خارج از درک است.                                  

یاران کربلا از مرگ نمی ترسیدند.

علامت ایمان تمنای مرگ است(قرآن).

امامان فقط به ظاهر مانند انسان های عادی بودند.اما در تقوا و ایمان درجه های والایی داشتند.

شکست حسین (ع) به ظاهر یک شکست مادی است.

حسین نگران اسلام بود، زینب غصه ی امت را داشت و هر دو نگران مردم بودند.

نگران سنت های الـهی ، پرچم توحید و عدالت بودند که زیر پا بیافتند. دروغ جای حقیقت بنشیند.

حسین دنیا را برای آخرت و آخرت را برای خدا می خواست.

حسین برای نجات انسان ها اقدام کرد.

حسین و زینب نگران کل بشریت بودند.

عاشورا پروژه ی نجات بخش بشریت انسان است.

پروژه کربلا و عاشورا برای رستگاری انسان است.

آنها حکومت را برای اصلاح ، برای کمال و رستگاری بشریت می خواستند.

هیچ چیز در عالم نیست که جای حسین را بگیرد.

اسلام و مکتب برای حسین مهمتر بودند.

روح قرآن حسین است و شریک آن اهلبیت هستند.

انسان فشرده ی همه ی عالم است.

فرق انسان و حیوان در حیات طیبه است.

حیات طیبه مخصوص انسان های مؤمن است.

حرکت حسین ، حرکت بعثت بود.

حرکت حسین ، عزت اسلام است.

اگر حسین نبود ، اسلام  اسلامِ یزید بود.

رنج کربلایی ها ، چیزی در مقابل کارشان نیست.

پرچم عاشورا پرچم توحید است.

کاروان حسین ، کاروان عزت است نه ذلت.

عزاداری مایع برکت است.

جهنم نرفتن هنر نیست! زیرا دیوانه ها هم به جهنم نمی روند!

حسین معلم عُلُو بود.

کینه ی شخصی با کسی نداریم حتی در جنگ( امام حسین «ع» )

دراسلام : جهاد ، پیشروی بشر به سوی خداست.

اگر با مشرک پیمان می بندید ، سر پیمان خود باقی بمانید( امام علی «ع» )

دلایل امام حسین برای برپایی عاشورا به یکی از یاران خود:

1 : به ظاهر نگاه نکن ! اینان (سپاه یزید) خط شیطان هستند.

2: آن ها اظهار فساد و کثافت کاری می کنند.

3: آن ها قانون خدا و زندگی را تعطیل و زیر پا گذاشته اند.

4: حاکمانی هستند که دارای فساد اخلاقی اند.

5: اموال مسلمین را بالا می کشند و می خورند.

پس دین در خطر است ، شرع خدا در خطر است ، لذا وظیفه ی من است

که کلمه ی خدا را برتر و بالا تر کنم.

اسلام باید عزت داشته باشد .

کلمه ی الله باید عزیز باشد.