جعبه های خدا


در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است. او گفت:غصه هایت را درون جعبه سیاه بگذار و شادی هایت را درون جعبه طلایی.به حرف خدا گوش کردم.شادی ها و غصه هایم را درون جعبه ها گذاشتم. جعبه طلایی روز به روز سنگین تر می شد و جعبه سیاه روز به روز سبک تر.

از روی کنجکاوی جعبه سیاه را باز کردم تا علت را دریابم.دیدم که ته جعبه سوراخ است و غصه هایم از آن بیرون می ریزد.سوراخ جعبه را به خدا نشان دادم و گفتم:در شگفتم که غصه های من کجا هستند؟خدا با لبخندی دلنشین گفت:ای بنده من!همه آنها نزد من٬ اینجا هستند.

پرسیدم پروردگارا!چرا این جعبه ها را به من دادی؟چرا ته جعبه سیاه سوراخ بود ؟گفت:ای بنده من!جعبه طلایی را به تو دادم تا نعمت های خود را بشماری و جعبه سیاه را برای اینکه غم هایت را دور بریزی...


نوشته شده توسط:آرتمیس

نظرات 7 + ارسال نظر
دانش دوست ما 8 اسفند 1388 ساعت 17:03

سلام
جالب بود
به وبلاگ منم سری بزنین خوش حال می شم
موفق باشید

سکوت 9 اسفند 1388 ساعت 09:20 http://hormatelale.blogsky.com

سلام و درود
وای چقدر جالب ،خیلی خوب بود ،واقعا همینطوره
دنیا ارزش غصه خوردن نداره
موفق باشی وهمیشه شاد
یا حق

دارا 9 اسفند 1388 ساعت 14:15 http://happyguy.blogfa.com

سلام
آپ جالبی بود!

پوریا 9 اسفند 1388 ساعت 16:57

وبلاگم را حذف کردم و تمام شد

فریده 10 اسفند 1388 ساعت 00:14 http://bandarlengeh.blogsky.com/

ولی جعبه سیاه من اصلا سوراخ نیست

دل شکسته 12 اسفند 1388 ساعت 19:13

سلام
وبتو ن بسیار زیباست اره راست میگین شما از دنیا باید لذت برد.

امید وارم موفق باشید .

مینا 13 اسفند 1388 ساعت 23:22 http://good4good.persianblog.ir/

سلام و وقتتون به خیر
واقعا مطلب قشنگ و جالبی بود.اگر مایل به تبادل لینک هستید من را با عنوان بهترین ها برای بهترین ها لینک کنید و خبر بدهید تا من هم شما را لینک کنید.

سلام
الآن میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد