امام زاده دیجیتالی !!!



دنیا عجب پیشرفتی کرده ...

نظرات 4 + ارسال نظر
مهسا 2 آذر 1389 ساعت 15:16

شب سردی است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده





می کنم،تنها،از جاده عبور:

دور ماندند ز من آدم ها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها





فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی





نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر سحر نزدیک است

هر دم این بانگ بر آرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است





خنده ای کو که به دل انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟





مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل

غم من لیک ، غمی غمناک است...

سلام
فکر کنم این امامزاده زخیلا است

سلام

شاید

دنیا کم اومد دیگه مقدسات هم به شوخی کشیدیم.
عاقبت ماهای به اصطلاح "مسلمون" چی میشه خدای عالم داند.

مهسا 2 آذر 1389 ساعت 23:27

مرسی که سزدید

خواهش می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد