دستِ شفقت...

نظرات 10 + ارسال نظر
پرنده 16 بهمن 1390 ساعت 16:04 http://salami2bareh.blogfa.com/

آفتاب مهربانی
سایه او بر سر من

پرنده 17 بهمن 1390 ساعت 13:24 http://salami2bareh.blogfa.com/

چه دلی داره اون

افسانه 18 بهمن 1390 ساعت 16:58 http://gtale.blogsky.com

سلام
الهی چقدر مهربون

زینب 19 بهمن 1390 ساعت 23:01 http://tandisezibaee.persianblog.ir/

عاااااااااااااالی

مهرداد 23 بهمن 1390 ساعت 12:57 http://manam-minevisam.blogsky.com

شاید اونو به فرزند خوندگی قبول کردن!

یحتمل

آنا 24 بهمن 1390 ساعت 19:05 http://manui.blogsky.com

ببرای کجان حالا
ببین اینا اول نازش کردن بعد خوردنش

نمی دونم والا
یحتمل

آنا 27 بهمن 1390 ساعت 17:26 http://manui.blogsky.com

یحتمل رو کجا یاد گرفتی پسسسسسسسسسرم

تو یکی از سریالها شنیدم

این ببره احتمالا سبر بوده ، یا این که ... خدا میدونه !!!
ببره حالش خوب بوده ؟؟؟
خدا از این ببرا نصیب ما کنه ...

فعلا

آره شاید.
نه فکر نکنم

ایشالا

ثریا 3 اسفند 1390 ساعت 00:01 http://serina.blogsky.com

سلااام...
خیلی خیلی ممنوون ااز حضورت
بازم آپم هر وقت دوست داشتی بیا خوشحال میشم...

leila 8 اسفند 1390 ساعت 17:37 http://leila284.blogfa.com

حتی وحشی ترین حیووناهم احساس دارن
چرا بعضی مردم اینقدر قصی القلب شدن؟


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد